وقتی می گویم خانه درختی،منظورم یکی از آن قدیمی هایش نیست.یک 65 طبقه اش است.ما به خونه درختی مان یک آرایشگاه حیوانات اضافه کردیم که جیل مدیریتش می کند،یک اتاق تولد (توی این طبقه همیشه ی خدا جشن تولدت است،حتی اگر روز تولدت نباشد.
سلام. اسم من «اندی» است. این هم «تری»، دوستم است. ما توی یک درخت زندگی میکنیم. خب، منظورم از درخت، یک خانهدرختی است. تازه وقتی میگویم خانهدرختی، منظورم یکی از آن قدیمیهایش نیست. یک 65 طبقهاش است! (خانهدرختی ما قبلا 52 طبقه بود ولی ما 13 طبقهی دیگر رویش ساختیم.) خب، معطل چی هستید؟ بپرید بالا!
داستانی سرشار از شوخی همراه با طنزی خوشایند، راحت و دلنشین. یک داستان بلند تصویری که همراه شدن تصاویر با آن لطفش را بیشتر میکند. تصاویر کاملکنندهی داستان هستند و مخاطب را به کشف و دریافتن وادار میکنند.